Thursday, December 24, 2009

Memories forever

یادت باشد. یادت باشد یک روز برایم تعریف کنی. روزی که عاشقم شدی. یادت باشد با همه جزئیاتش برایم بگویی. بگویی دقیقا عاشق چه چیز شدی. عاشق آن نگاهی که داشت از خجالت و شرمندگی منت کشی می کرد؛ یا عاشق آن یک ثانیه، نه!! کسری از ثانیه که پاشدم روی نوک پاهایم ایستادم. لبخند می زدم آن روز؟ یا شاید باد اردیبهشتی چند تار مویم را انداخته بود روی پیشانی ام، دلبری شده بود؟ یادت باشد تعریف کنی چرا نگاهت را انداختی پایین؛ یا چرا حس کردم قدم کوتاه تر شده. یادت باشد بگویی باد از کدام طرف می آمد؛ یا از موهای روی پیشانی من، یا از رقص شاخه های درختی که زیرش بودی.


یادم باشد. یادم باشد حتی اگر زمستان باشد بگویم باد بیاید. بگویم موهایت پریشان شود و بسپارم که خواننده محبوب، مردمی و ورزشکار، هنگامه، بیاید و برایت بخواند که:


امشب می خوام برای تو، یه فال حافظ بگیرم  /  اگر که خوب در نیومد، به احترامت بمیرم


و بیاید که:


 یا رب٬ سببی ساز که یارم به سلامت  /  باز آید و برهاندم از بند ملامت


خاک رهِ آن یار سفرکرده بیارید  /  تا چشم جهان بین کنمش جای اقامت


فریاد که از شش جهتم راه ببستند  /  آن خال و خط و زلف و رخ و عارض و قامت


و خوب باشد. و خیلی خوب باشد. و او باز به احترام تو، به احترام قدم های تو بیاید، بمیرد و من هم چنان دیوانه ای باشم که باد موهایم را از روی پیشانی می آورد سوی تو.

Saturday, December 5, 2009

آینه هم دلتنگ زیبایی تو می شود گاهی

تو آنقَدَر زیبایی که حتی یک xps m1330 با ۲۵۶تا گرافیک برایت کم می آورد همیشه!