Saturday, April 12, 2008

Refresh

حس خوبی دارم


مثل حس بعد از استفراغ


.


.


.


---------------------------------------------------------------------------------------------------------------


پی نوشت:


چقدر روزها دراز شدن.


شدن قد یکی که ازش خوشم نمی آد.

46 comments:

Hectorist said...

خوب خیلی خوبه که حس بعد از استفراغ داری.
من هم الان حس بعد از اسهال دارم.

همراه حق said...

انسان آگاه همواره زیر درفش انسانیت با تمام نیروی فکری و فیزیکی خود به همه انسانها و در نتیجه به خود خدمت می کند..

کلمه ی آدم
وحدت الوجودِ آدمیان است و نظم آزادی ، معنا در خودآیی و خودآیی معرفتِ خوبیها و بدیهاست.

"آقا پروفسور ابراهیم میرزایی"


قيام وحدت

تحت راهبري يگانه نجات دهنده آدميان "آقا پروفسور ابراهيم ميرزايي"

لیلاوزینی said...


خیلی وقته استفراغ نکردم...!!

...
...
...
ولی کافیه یکی استفراغ کنه که تا سه روز لب به هوا هم نزنم....

ابوالفضل ناظمی said...

سلام. تشبيه اوليت حرف نداشت كلي خنديدم...

زوزه said...

واقعا چه حس خوبیه وقتی هر چی آشغال خوردی بالا میاری
خدا نصیب کنه!

1367 said...

من چرا یادم نمیاد بعد از بالا آوردن چه حالی پیدا می کردم
.
.
.
روزها هنوز هم سریع میاد و میره

جوجه اردک زشت said...

1-چه حس استفراغ به موقعی .
2-روزهای دراز آدمهای دراز افکار دراز .

نجمه said...

سلام سم.
كجاي حس بعد از استفراغ خوبه؟!
اگه قبلش حالت تهوع فقط واسه توئه،بعدش از بوي تو همه حالت تهوع ميگيرن!!
من اين روزهاي طولاني رو دوست دارم.آدم احساس ميكنه بيشتر به كارهاش ميرسه!
تازه‌اش هم!قد بلند كه خوبه!عين سرو!عين برج ميلاد!!
عين زرافه!!!

حسین متولیان said...

من که این صفحه رو خیلی دوس دارم با نوشته هاش.... وامید وارم منو همیشه با خبر کنی از به روز شدنش... راستی سلام...باهارت مبارک...ضمنا مجموعه شعر من(غزل و سپید) به اسم:
"سجده های سر به هوا"
اگه از ارشاد مجوزش برسه به همت نشر شانی به نمایشگاه کتاب تهران میاد...نظر تو عزیز دوست داشتنی مغتنمه...

یک انسان نه چندان معمولی said...

راست میگی !
حس بعد از استفراغ خیلی هم خوبه !
منم این حسو میخوام

همکنون... said...

من تنها یک کلیسا می شناسم و آن اجتماع مردم است!

ژان پل سارتر

تو چی ؟

همکنون...

همکنون... said...

چیزای دراز رو دوست دارم روزای درازو رو خیلی آدم به کاراش میرسه
همکنون....

Hectorist said...

خوب اینم میشه. بنده به رفرشش فکر نکرده بودم. فقط خواستم درد دلم رو یه جا بگم. به گفته ی دوستان کثیف تر ازخودم نصفه شیشه ی گلاب رو خوردم و دلم درد گرفت و اومدم اینجا تا یه خورده از دردم کاسته شه. می فهمی که ؟؟؟

زوزه said...

نه خودشُ! حسش که همیشه هست!

نیوشا said...

خب بستگی داره چی رو استفراغ کنی . اگه غذا باشه اره حس بد از استفراغ خوبه چون حس گرسنگی واییییییییییی من عاشق خوردنم ولی اگه استفراغ ته مونده دلت باشه نمی دونم چی بگم چون حسش نکردم
روزها دراز شدن خیلی و این وحشتناکه

dEnSe said...

خوش به حالت!

dEnSe said...

راستی دروغگو خان ! چرا تا حالا منو لینک نکردی؟!

جوجه اردک زشت said...

خدا رو شکر که حداقل تو خالی شدی .

ابوذر said...

حرف از قد نزن که شاخکهای من به کار می افته

اینجا میتونه یه خونه باشه said...

دنیا رو می خوام بالا بیارم

خرمگس said...

عجب حسی!

لیلاوزینی said...

گفتم شاید حافظه یاریت ندهد ...خودم بیاییم به تو بگویم که به روزمم...

کیشوند said...

تو نمیخوای یه چیزی بنویسی که در خور احوالات ما باشه...بابا بی خیال شو دیگه...
مهندس

anonymous said...

سلام سم
وااااااااااااااييييييييييييييييييييييييييييي................چقدر اينجا عوض شده سم......
كلي ذوق كردم......
اينا سيم خارداره اين گوشه گذاشتي؟نه نه سيم خاردار كه اين شكلي نيست.اينا از اوناس كه كنار زندونا ميكشن...بي خيال
چطوري سم؟
شما همچنان به دروغ گفتن ادامه ميدهيد؟هنوز در خم آن كوچه اي؟
حالت استفراغ؟eeeeeeeeeee
اتفاقا منم اونجا يه قرصايي ميخوردم كه ......خلاصه از اين حالتا زياد بهم دست ميداد.اين روزا واسه من خيلي كوتاهن.خيليييييي......
ديگه چه خبر؟دلم براي تو هم تنگ شده بود سم.ببخشيد كه نشد زودتر بيام.حالم اصلا خوب نبود و الانشم نيست.چيزي برا گفتن ندارم كه آپ كنم . باشه بعدا
خيليييييييييييييييييييييييييي مخلصيم

همکنون... said...

هیچکس هیچکس را نشناخت!

محمد زهری

آپم
همکنون...

آرتا said...

تحمل درازی روز های درازی که حتی درازتر از درازی اونایی هستند که خیلی درازندو درازی بیش از حدشون آدم رو مستفرغ!! میکنه خیلی سخته.

مینا said...

نیاین بگین آپما!!!!!!!!!!!!

لیلاوزینی said...


سلام..
فقط اومد ابراز وجـــــــــــــــــــــــــــــــــــودکنم!!

نجمه said...

سلام سم.
من الان حس خيلي بدي دارم.
حس قبل از استفراغ!و مطمئنم بعدش هم حس خوبي نخواهم داشت.
خيلي زياد تجربه كردم.
راه‌حل خوبي نيست.حالم رو بدتر ميكنه!(جدي ميگم،دروغ نيست!دكتر سراغ نداري؟!)
()

مثل آب برای شکلات said...

الان باید کسی شونه هات رو بماله.بعد حالت جا میاد.نگاه که کنی می بینی آفتاب رسیده لب بوم.سایه ها دراز شده و روز به اندازه قد و قواره خودته.

دختر مقنعه آبی said...

سلام
وخوشحالم که اینجا همه چیز بر عکس است و دروغگو ها خوش حافظه اند
و همیشهکنار پنجره نشستن برایم بهترین اتفاق بود تا قد بلند روزها را تماشا کنم
گاهی به شمعدانی من آبی بدهید
یا حق

anonymous said...

سلام سم
من آپ كردم سم......بيا بخون.....باشه؟
حرفاي زيادي داشتم....اما اينا هيچ كدوم از حرفاي من نيست....راستي من از روزاي بلند...سال هاي طولاني.....چندان بدم نمياد.....خسته كننده است....كوتاهم باشه يه جور بده....اصلا ما آدما همش ميخوايم غر بزنيم.راستي تو خيلي آدمه غر غرويي هستيا....جدي ميگم.از اين آدماي هميشه شاكي
بهت بر نخوره يه موقع
بدروووووووووووووووووود

Hectorist said...

چیه یقه ی خودمو میگیره اونوقت؟

زوزه said...

بسه دیگه چقدر بالا میاری؟؟!

منظور این بود که آپ کن!

لیلاوزینی said...

برای روزگار شادی هایم...
به روزم....

توده كشت said...

سلام پدر خوانده عزیز
با کمال خوشحالی و هیجان تبدیل شدن وبلاگ وزینتان!را به "درخشش مسنجر"تبریک عرض نموده از شما تقاضای ساین این این حقیر را دارم. تا در کامنتینگ روم شما با دوستان به امر خطیر چت بپردازم.
در صورت موافقت اعلام بفرمایید تا هرچه سریعتر آی دی تهیه!کنم.
با تشکر فی فی و مامانش

رو نوشت به لیلا وزینی و مهدی صالح پور و بقیه کامنتچتگرها

anonymous said...

سلام سم
حرف من بود.اما بي ربط بود.........حرف خيلي وقت پيشام بود.قسمت اول براي كامو بود......لعنتي خيلي محشره....نميدونم چرا گاهي در عين اين كه حرفي رو قبول ندارم ولي بدجور به دلم ميشينه.....عجيبه!!!
چرا خيال رو از سگ دريغ ميكنن؟؟؟؟؟؟خيلي ساده است.جوابشو داده بودم تو متن:
"فکر و ذهنش رو هم به قلاده کشیده بودن.با خودش فکر کرد که صاحب لعنتی نه تنها جسم فیزیکیش،بلکه روح و فکر و ذهنش رو هم تسخیر کرده و به قلاده کشیده.و با بی رحمی تمام به هر سو که میخواد میکشونه!!!"
گاهي فكر ميكنم اگه اين فكر آزاد رو هم نداشتيم.....چقدر بدبخت تر بوديم.....و الان در عين بدبختي خوشبختيم.....بايد از صاحبمون ممنون باشيم....البته بعضي ها هم اينو ندارن....خيلياااااااااا......
خوشحالم كه باز هم ميبينمت.......

آرتا said...

می گفتن هر کس به خود شناسی برسه خدا رو شناخته ولی من به پوچی محض رسیدم!!!!
اشکال از کجاست نمی دونم!!

نیایش مهرگان said...

استفراغ !!!
بعدش که حس خیلی عالییه ...
یه جور سبکی خاص
مثل خالی شدن از هر چی....
کاش میشد روزها رو هم برگردوند بالا ...
من یه 3 سالی هست تو زندگیم که همیشه دلم میخواست بیارمشون بالا!!!؟

داداشکوچولو said...

خود تهوع ...
خود خود تهوع ...
به قول اون یارو تهوع درون ما نیست ما درون تهوعیم ...

همکنون... said...

در این دنیا تنها یک روز وجود دارد . و آن یک روز است که همیشه تکرار میشود.

ژان پل سارتر

چند تا جمله نوشتم . بیا بخوون . شاید ...

آپم

همکنون...

احمدرضا توسلی said...

سلام

گذاشتم تا آخر از همتون یک تشکر اساسی بکنم....

واقعا از همه ی محبتاتون که داشتید ممنونم...

اصلا فکرشم نمی کردم این همه دوست خوب داشته باشم

نیلووووفر said...

اقا من انقذه از این حسا خوشم میاد .
من از حس بعد از عارقم خوشم میاد .

نیلووووفر said...

میگما من قدم درازه نکنه منو میگی ؟؟؟

نجمه said...

سلام سم.
آره بالا اوردم.همون شب!
اما اصلا حس خوبي بعدش نبود.
گفتم كه.تجربه‌اشو زياد دارم.
هميشه دردم بعدش بيشتر ميشه!
يه چيز ديگه هم بود!
نصف شب تا اومدم توي تاريكي راه توالت رو پيدا كنم،اوضاع پاك بهم ريخت!!

a lunatic said...

حس بعد از استفراغ خیلیم مزخرفه!
تمام سینه ات که درد می کنه بعدشم یه چیزه شیرینی تو گلوت همش بالا و پایین میره ...
اه!!!