یادت باشد. یادت باشد یک روز برایم تعریف کنی. روزی که عاشقم شدی. یادت باشد با همه جزئیاتش برایم بگویی. بگویی دقیقا عاشق چه چیز شدی. عاشق آن نگاهی که داشت از خجالت و شرمندگی منت کشی می کرد؛ یا عاشق آن یک ثانیه، نه!! کسری از ثانیه که پاشدم روی نوک پاهایم ایستادم. لبخند می زدم آن روز؟ یا شاید باد اردیبهشتی چند تار مویم را انداخته بود روی پیشانی ام، دلبری شده بود؟ یادت باشد تعریف کنی چرا نگاهت را انداختی پایین؛ یا چرا حس کردم قدم کوتاه تر شده. یادت باشد بگویی باد از کدام طرف می آمد؛ یا از موهای روی پیشانی من، یا از رقص شاخه های درختی که زیرش بودی.
یادم باشد. یادم باشد حتی اگر زمستان باشد بگویم باد بیاید. بگویم موهایت پریشان شود و بسپارم که خواننده محبوب، مردمی و ورزشکار، هنگامه، بیاید و برایت بخواند که:
امشب می خوام برای تو، یه فال حافظ بگیرم / اگر که خوب در نیومد، به احترامت بمیرم
و بیاید که:
یا رب٬ سببی ساز که یارم به سلامت / باز آید و برهاندم از بند ملامت
خاک رهِ آن یار سفرکرده بیارید / تا چشم جهان بین کنمش جای اقامت
فریاد که از شش جهتم راه ببستند / آن خال و خط و زلف و رخ و عارض و قامت
و خوب باشد. و خیلی خوب باشد. و او باز به احترام تو، به احترام قدم های تو بیاید، بمیرد و من هم چنان دیوانه ای باشم که باد موهایم را از روی پیشانی می آورد سوی تو.
101 comments:
امان از این باد که بوی خاطرات می آورد!
قالبت رو دوست دارم!
خواهچ میکنم!
به نام خـدای عشق !
از صدای سخن عشق ندیدم خوش تر
یادگاری که در این گنبد دوار بماند...
چقدر حال میکنم از این نوشته های ساده و بی آلایش...
با تمام این تفاصیل من هم عاشقت شدم پدر سوخته
وای سم
یک بار این رو امتحان کن
بشین و روبروش و بگو که چرا عاشقم شدی و زل بزن به لبهاش و هم زمان هم بغلش کن و با موهاش بازی کن و اون واست حرف بزنه و دلم قنج بره و بره و بره و دیگه طاقت نیاری و آروم ببوسیش و .........
سلام.چند پست پايين چرا گفتي ما ماستمان را با چاقو نمي بريم آقاي بهمن بيگي؟اگه ممكنه جواب بدين.
دلم برای باد های عاشقانه و موهای زیبایش تنگ میشود
نفرت...
چند بوسه نیت کنم و نذر تا یادت نرود؟!
وای چقدر قشنگ بووودددد
!
عشق را نمی توان معنا کرد و نمی توان گفت که کی بدنیا می آید
و عشق خاطره ایی می شود پایان ناپذیر
damn on Memories forever !!!!!!!!!!
یادش موند تعریف کنه آیا
دارم سعی میکنم به یاد بیارم....
میدانی، عاشقانه ها همیشه زیبا هستند. حتی وقتی به فراموشی لحظه ی عاشق شدن بیانجامند...
این "او" این آخر(!) چه می گوید؟؟؟ به باد بگو آنقدر تند بوزد که اینبار خودت را ببرد نه فقط موهایت را...
منم یادم افتاد
ولی همیشه یادم میره
یادم میره از کدوم طرف...
دوست داشتنی بود
يادت باشد كه بگويي عاشق من شده يا عاشق كسي كه سعي ميكرد هر كسي باشد الا خودش! مبادا كه تو من واقعي را نخواهي!
چرا وقتي عاشق يكي مي شيم رفتارامون افت مي كنه؟! انگار كه كمتر از هميشه ايم...
یک عاشقانه آرام :دی
آن هم در شبی از شبهای زمستان شایدم روزی از روزهای زمستان؛)
آآآآهان یادم باشه بهت بگم رنگ وبلاگت آدمو عصبی میکنه .
یادت باشه بگی چرا عاشق شدی؟
آخ که حرف دلمو زدی
ناااااااااااااااااااازیییییییییییییییییییییییییییی!
یه فکری به حال کامنت دونی اینجا بکن
بابامون دروومد تا باز شد
الان چـــــــــــــــــند رووزه
یادم بنداز که یادم باشه !
در وصف محسنات بانو هنگامه سنگین وزن را جا انداختید!
رفیق تو بلاگ ما خانواده زندگی می کنه...به صورت مستقیم نمیشه بی تربیتی حرف زد...اون بنده خدا هم الکل خورد دیگه نتونست هیچی بخوره...
چه خوب!
آدم یهو دلش عاشقیت می خواد اینارو که میشنوه!
حیف!
گیر دادیا
خوش به حال شما که خوش حافظه اید ... بیچاره ما ماهی ها ! هه ! ذهنمان برای این همه دلبری جا ندارد ... غم انگیز است . نه ؟
پس یادت نرود !
نه سلینجر نمیخونم
سلینجر کیست ؟ چیست ؟ خودنیست؟ خواندنیست؟ نیدونم چیه
آهین منظورت این سلینجر است آیا ----> http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AC%D8%B1%D9%88%D9%85_%D8%AF%DB%8C%D9%88%DB%8C%D8%AF_%D8%B3%D8%A7%D9%84%DB%8C%D9%86%D8%AC%D8%B1
حالا چرا یاد اسم رامونا میفتی؟
کدووم انتخاب ِ سختي است؟
آيا؟!
زدم تو فاز عاشقی قر اومد تو کمرم
برگذری و ننگری، باز نگر که بگذرد
فقر من و غنای تو ، جور تو و احتمال من!!!
.
.
.
می دونی چیه؟
دلم عاشقی خواست...
اوهوم...
خواست
اولین بار بود وبلاگتو می دیدم ... اولین پستت خوندم جالب بود! حتی خودتم نمی دونستی که میتونی 2 سال پی در پی اینجا بنویسی
در هر حال شوق اینجا را دوست داشتم.....
تعارف که نداریم . من خوابم می آید . تختی تختخوابی چیزی . نداری؟
اي جان دلم ...
قالب قبلیت عاشقانه تر بود...
متن عاشقانه ات رو عشق است
آهنگ ویت...
متنت...
و یه چیزهایی ته دلم...
.
.
از این اشکهای گوله ایی... سبزهای لباسمو پررنگ تر کرد...
لعنت بر هر چی خاطره است...
لعنت !
ای دروغگویه خوش حافظه
اینها که نوشتی دروغ نبود که ؟!
امروز که در دست توئم مرحمتی کن / فردا که شوم خاک چه سود اشک و ندامت؟! 4
خیلی ی ی نامردیه!! این که همش شد زلف و گیسو و این چیزا!!
با این تواصیف سهم یه ک چ ل از عشق چیه؟!
اما من خوب به یاد دارم
در فنجان قهوه ام در کافه ی ارمنی های بهار دیدمت .
باد می آمد . گل یخ می فروختند و تو شال لاجوردی بر سرت اواره بود .
با دومین نامه به آقای گاورمنت ( ره ) به روزم ...
شبم نکن ...
سلام
وای خیلی قشنگ بود توصیفش خیلی
عاشق چیم شدی!!!!!!!!!!!!!!!!
یادم بنداز ! که من از بار اخری که باد موهایت را پریشان ثانیه های دلم کرده بود الزایمر گرفتم!!!
تو یادم بیاور!!!
سلام
آقا لطف کنید نشانی این موسیقی را که در وبلاگ گذاشته اید. ما همین دم گرفتار آن شدیم.
من نمی دانم چرا هر وقت فال برایت می گیرم " دوش رفتم به در میکده خواب آلوده" می آید...
حافظ بدجوری لومان می دهد : خرقه تر دامن و سجاده شراب آلوده !
اسم وبلاگت که ربطی به این پست نداره؟!
داره؟!
به رحمت سر زلف تو واثقم ،ورنه
کشش چو از آن سو نبود چه سود کوشیدن؟
حافظ
در این گیر و دار آپ کردنم حال میخواد !
عدد روبرو را تایپ نمایید : 13013
قضیه ی این ننشین غمگین چیه ؟
تو که می نویسی ها...
همش آدم دلش می خواهد لحظه های عمیق را...
زیباست...
حِسِت زیباست
....
از خاطره احساس دلتنگي مي گيرم .....
آهنگش فوق العادس !
زيبا و تاثيرگذار
وبلاگت خيلي جالبه
بهمن حتما سر بزن...
شمام هر چی رنگ این ور اون ور و عوض کنی من بازم قالب اینجارو کلی دوست دارم. البته نه به اندازه خودش
یی روژ ئه گر بچیدن بالو گِرِم له شوند
که شو کیوو به یاوان یک یک به رم له شوند
کوش شریگ کمو پا ور نم له ای هنازه
یه گر ره سم و پیدا یا گر مرم له شوند
هی! اینجا چه ززززنــده شده !
+عطف به قالب و اینا
داشت يادم ميامدها
اسم هنگامه را که آوردي همممه خاطراتم پَر پَر پَر شد رفت كه رفت
بــاد اصلن ميداني چرا موهاي تو را بهم ميريزد
چون دست هاي مرا ميشناسد پدسّوخته
كه آشخ كنار زدن موهات است
چه عاشق شدن قشنگی...تو بهار...........با ارزوی عشق ابدی...
منو دوستم هر چي به ذهنمون رسيد پرونديم.....
" مثل هذيان دم مرگ از آغاز چنين درهم و برهم گفتيم..."
مخ
less
تیم
و این کلمه عشق چه دلگیر است ... وقتی که تنهایی!
شکوه عشقتان را بخورم!
روزگار شیرینیه!
با این تفاسیر امیدوارم بالاخره یادش[و یادت]بماند!!!
هممم!
عشق بازگشت به دوران کودکی است!.....
شاه را به بود از طاعت صد ساله و زهد
قدر یک ساعته عمری که در او داد کند !
حافظ
منم آپم
عدد روبرو را تایپ نمایید: 13!
با شرکت در مساقه پیام کوتاه برنامه نود و انتخاب گزینه ی آخر اتحاد میلیونی سبزها را اعلام کنید... امشب ساعت یازده شب... (اطلاع رسانی کنید)
تازگیا تو یه وبلاگی خوندم " کفن پوشانی تا دندان مسلح / آشوبگرانی بی پناه"
که خب خیلی خوب گفته!!
به اندازه ی بودجه ی کامل کردن مترو نقلاب هم دادن واسشون کوفت وساندیس خریدن!!
× در خود جوش بودن ایم حرکت هم که هیییچ شکی نیس!!
ُسم، آهنگ وبلاگت آهنگ ماه عسله ؟؟نگی نه که کلی تابلو میشما!
دارم فک میکنم یکی این سوال و ازم بپرسه چطور بزنم توی حالش مثلا بگم
برو عمو، توهم زدی در حد احمدی نژاد عشق کدومه
قالب نو مبارک راستی، البته رنگ نوی قالب ترکیب وصفی درست تریه ولی با نهایت بد سلیقگیت یه جور با نمکیه
یادم باشد وقتی رفتی دنبالت نیایم...
یادم باشد وقتی دلم گرفت به یادت نباشم
یادم باشد که یادم باش
راستی با اجازه لینکت کردم
یادم تو را فراموش
چقدر حس..چقدر حس خوب..
چقدر دلم براي اين جور حس هاي ترسناک تنگ شد.
اوه اوه اوه!
آقا اگر لطف کنی نشانی یک خانه خالی را هم به ما بدهی. ما از خیلی همین الانها قبل تر گرفتارت میخواستیم بکنیم.
ااااااا اینجا چقـــــدر! عوض شده! گفتم اشتباه اومدم
موها همیشه دلبری نمیکنن قضیه از جای دیگه آب میخوره!بپرسی بهتره ولی
سلام....بعد از مدت طولانی هم وقت شد مطالب دوستانو بخونم و هم وبلاگمو به روز کردم.....شاد باشین و سلامت...
ا خوب تو اینقد نمی خواد یاداوری کنی یادم می مونه خوووووووب
ها ا ا ا ا
این دروغ خوشی بود از حاظه ای که تویی. راستی عاشقی تو از جنس ظریف دخترانه ی عصر است.
اون کلمه ی غریب حافظه بود عاشقک.
امروز حال و حس این کریستف کلمب رو درک کردیم...چه حالی کرده واسه خودش!
کاشف شدیم...کشف کردیم...یه دروغگوی خوش حافظه پیدا کردیم...البته به مدد دوستی عزیز...از همون ب بسم الله ش مزه داد به دهنمون...آخرش رو هنوز نرسیدم...رسیدم میگم چه مزه ای میده
پیامبر شدنش را...از پیکسل گفتنش را...خورشی نداشتن را...
رخصت دهید پله میگذاریم بر سر دیوار باغ دلت...سیب اما نمی دزدیمهمینجا میخوریم
من آپم
خودت یه عدد تایپ کن دیگه !
بعد دست بکشم خودم موهای پریشانت را شانه کنم... یادم باشد نگذارم کوتاهشان کنی...
اینجا که هنوز همه داره یادشون میاد! خوب باشد!
کجایی سم؟
چرا سوکوته اینجا ؟
شمشیرمان را غلاف کردیم...
بنویس دیگه!!!
عدد روبرو را تایپ نمایید
آپم
آدرسم عوض شده hamaknoon.net
دروغگوی خوش حافظه عاشق ِ ما چطوره؟
اولی: ایول ایول صدمین کامنتتو من گذاشتم
دومی: خفه شو... لوس ننر
خیلی زیبا مینوسید....
هی من و هی تو و هی خاطره
ساخته می شوند خاطره ها
باران می شوند برای ما
بیا
زود
زیر خاطره باران قدم بزنیم
Post a Comment