اخمالویی که نازش نمی آید
مثل گرفتگیِ تنگ یک آغوش.
با سلام به شما دوست عزيزوبلاگ خوب و پر محتوايي داريد به منم سر بزن پست هاي توپي دارم منتظر حضور سبز شما هستم
که دلت میخواهد هر چه زودتر گره دستانش باز شود و تو نفس بکشی !
هوا هیچ چیز ندارد...یک بوی بهر معمولی و خیلی تکراری...شایعه نساز عزیزم....
خب!؟
اینطوری باشه که همیشه باید آرزو بکنیم هوا گرفته باشه
گرفتگی هوا غم داره.آغوش هم غم داره آیا...؟!
نه اقاجان این دوتا هیچ سنخیتی ندارندگرفتگی هوا احوال ادم رو به هم میریزه !اما گرفتگی تنگ یه آغوش حال ادم رو جا میاره
baz ham fesharye feshare narm
یا گرفتگی لوله مستراح..
یا هم گرفتگی نفس یکی مث من..!
وجه تشابه این دو تا چی بوده در نظر شما؟تو وقتی کسی تنگ در آغوشت می کشه احساس حزن می کنی یا وقتی هوا گرفته است خوشحال و آرومی؟!!! برای من که اینجوریه و اینه که نمی فهمم وجه تشابه چیه!!!
اغوش تنگ که گرفته نیست . با فراخیه کامل سفته.
با رسم شکل توضیح دهید2 نمره!
داره کم کم همه چیزو در خودش خفه می کنه
ولی گرفتگی توده هوا مثل گرفتگی تنگ یه آغوش زیبا نیست ؟ هست ؟
خواستم بگم گرفتگی توی هوا دلچسبتر و زیباتره که دیدم بالایی...خیلی وقته اغوشها عشقی ندارن...شاد زی...
پر فشار!
کی میشه شما فٍل این لاو شی ما راحت شیم از دستت!!!
تا باشه از این گرفتگی ها باشه!
نه . از آن تلخ تر است ...
یه آغوش پر از بغض و گریه
هی روزگار .. هیییییی
این یکی را گروه هواشناسی هم حتی اعلام نکرده بوده است که این جبهه پرفشار است یا فشار از آغوش است یا اینقدر تنگ که من منگ و هوا منگ و دلم شنگ و تو شوخ
ای بابا اینا که همه ی پیش بینی های هواشناسیشون غلط از آب درمیاد
بعضی گرفتگی ها هیچوقت تمومی ندارن..
عجب عاشقی تو پسرکیف میکنم از احساست
مثل گرفتگی حرف تو گلو!!
گرفتگی خیلی شدیده قوبل داری؟
حالا این گرفتگی خوبه یا نه؟ هوا بد جور عجیب شده
آسمانش را گرفته تنگ در آغوش...ابر با آن پوستین نرم و نمناکش...
البت با صدای اخوان ثالث منظور رساتر القا می شود...
شمام هی دست بذار روی دل نداشته ی ما که خون شده است این روزها...
یعنی مثل گرفتن کسی در آغوش؟چه هوای خوبی...
آغوشی بی سوال ... یا آغوشی پر از توقع و رگبار سوال های گیج کننده ...؟
چه هوای تلخی میشه واسه کسایی که از هم دورنو مکان براشون یک فاصله باشه
وا میشه به زودی
آغوش دنیا برای ما اصلا...
غصه نخور درست میشه ...بازم آپم همکن
به نام خداسلام به دروغگوی خوش حافظه.لینک شدید البته با اجازه.از نوشته هاتون خوشم اومد. به خصوص چند پست آخرتون خیلی به حال و هوای دلم نشست!!!!موفق باشید
اوووه !راست مي گي !!اما نه مثل آغوش ! مثل خلا بي آغوشي !!
سلام...یاد شعر اخوان افتادم.برای من که اینجور نیست.این گرفتگی هوا سرده، یخه. اما گرفتگی آغوش داغه. مخصوصا همراه با هرم دم و بازدم.داغ باشی.
و حتی گرفنگی خسته کننده ی یک بغض لیز
فقط یکی ؟چه کم
سلام. سال نو را پیشاپیش به شما و خانواده محترمتان تبریک عرض می کنم.با برگی دیگر از یادداشتهای سال 83 به روزم:تو از سکوت مهتاب شعری شده ای برای منYou’ve become a poem from moonlight’s silence for me
به هوا كه اطميناني نيست! به آغوش هم لابد اطميناني نيست...
سلامچطوری انجامش بدم؟
سلامدرستش کردمممنون از راهنماییت
خدا قسمت کنه از این گرفتگی ها را
ایشاا.. اولی باز بشه و دومی فراهم.
...عجب حس خاصی داره وبلاگتون.
MESE MAH GEREFTEGImese TO gereftegibe manam besar
فقط فرقش اینه که دوست داری گرفتگی هوا زودتر تموم بشه ولی گرفتگی تنگ آغوش تا آخر دنیا ادامه داشته باشه
کاش تمام دروغ ها اینقدر زیبا بود
مثل دوست داشتنی آزاد ,رها.بی تعلق.آره هوا دو نفره س شدیدا.
شهر امروز از دنده ي چپ پا شده
باز این چه ابر بود که ما را فرو گرفتتنها نه من، گرفتگی عالم است اینیکدم نگاه کن که چه بر باد میدهیچندین هزار امید بنی آدم است اینmaybe unrelated but your note reminded me this poem
آره دیگه. این که آدم نیست. هدف هم فقط تمسخر پورنه. البته برای بعدی ها تصمیمات دیگه ای دارم
که در اون آغوش تنگ مرگ هم رواست...
لذت بخشه مگه نه؟
میتوانی این گرفتگی ر از هوا بگیری !
اومممممم خيلي هم شديد !
یک گرفتگی ای روی زمین هست,مثل گره ی دل های دور دور دور...
Post a Comment
62 comments:
با سلام به شما دوست عزيز
وبلاگ خوب و پر محتوايي داريد
به منم سر بزن پست هاي توپي دارم
منتظر حضور سبز شما هستم
که دلت میخواهد هر چه زودتر گره دستانش باز شود و تو نفس بکشی !
هوا هیچ چیز ندارد...
یک بوی بهر معمولی و خیلی تکراری...
شایعه نساز عزیزم....
خب!؟
اینطوری باشه که همیشه باید آرزو بکنیم هوا گرفته باشه
گرفتگی هوا غم داره.
آغوش هم غم داره آیا...؟!
نه اقاجان این دوتا هیچ سنخیتی ندارند
گرفتگی هوا احوال ادم رو به هم میریزه !
اما گرفتگی تنگ یه آغوش حال ادم رو جا میاره
baz ham feshar
ye feshare narm
یا گرفتگی لوله مستراح..
یا هم گرفتگی نفس یکی مث من..!
وجه تشابه این دو تا چی بوده در نظر شما؟
تو وقتی کسی تنگ در آغوشت می کشه احساس حزن می کنی یا وقتی هوا گرفته است خوشحال و آرومی؟!!!
برای من که اینجوریه و اینه که نمی فهمم وجه تشابه چیه!!!
اغوش تنگ که گرفته نیست . با فراخیه کامل سفته.
با رسم شکل توضیح دهید
2 نمره!
داره کم کم همه چیزو در خودش خفه می کنه
ولی گرفتگی توده هوا مثل گرفتگی تنگ یه آغوش زیبا نیست ؟ هست ؟
خواستم بگم گرفتگی توی هوا دلچسبتر و زیباتره که دیدم بالایی...
خیلی وقته اغوشها عشقی ندارن...
شاد زی...
پر فشار!
کی میشه شما فٍل این لاو شی ما راحت شیم از دستت!!!
تا باشه از این گرفتگی ها باشه!
نه . از آن تلخ تر است ...
یه آغوش پر از بغض و گریه
هی روزگار .. هیییییی
این یکی را گروه هواشناسی هم حتی اعلام نکرده بوده است که این جبهه پرفشار است یا فشار از آغوش است یا اینقدر تنگ که من منگ و هوا منگ و دلم شنگ و تو شوخ
ای بابا اینا که همه ی پیش بینی های هواشناسیشون غلط از آب درمیاد
بعضی گرفتگی ها هیچوقت تمومی ندارن..
عجب عاشقی تو پسر
کیف میکنم از احساست
مثل گرفتگی حرف تو گلو!!
گرفتگی خیلی شدیده قوبل داری؟
حالا این گرفتگی خوبه یا نه؟
هوا بد جور عجیب شده
آسمانش را گرفته تنگ در آغوش...
ابر با آن پوستین نرم و نمناکش...
البت با صدای اخوان ثالث منظور رساتر القا می شود...
شمام هی دست بذار روی دل نداشته ی ما که خون شده است این روزها...
یعنی مثل گرفتن کسی در آغوش؟
چه هوای خوبی...
آغوشی بی سوال ... یا آغوشی پر از توقع و رگبار سوال های گیج کننده ...؟
چه هوای تلخی میشه واسه کسایی که از هم دورن
و مکان براشون یک فاصله باشه
وا میشه به زودی
آغوش دنیا برای ما اصلا...
غصه نخور درست میشه ...
بازم آپم
همکن
به نام خدا
سلام به دروغگوی خوش حافظه.
لینک شدید البته با اجازه.
از نوشته هاتون خوشم اومد. به خصوص چند پست آخرتون خیلی به حال و هوای دلم نشست!!!!
موفق باشید
اوووه !
راست مي گي !!
اما نه مثل آغوش ! مثل خلا بي آغوشي !!
سلام...
یاد شعر اخوان افتادم.
برای من که اینجور نیست.
این گرفتگی هوا سرده، یخه. اما گرفتگی آغوش داغه. مخصوصا همراه با هرم دم و بازدم.
داغ باشی.
و حتی گرفنگی خسته کننده ی یک بغض لیز
فقط یکی ؟
چه کم
سلام. سال نو را پیشاپیش به شما و خانواده محترمتان تبریک عرض می کنم.
با برگی دیگر از یادداشتهای سال 83 به روزم:
تو از سکوت مهتاب شعری شده ای برای من
You’ve become a poem from moonlight’s silence for me
به هوا كه اطميناني نيست! به آغوش هم لابد اطميناني نيست...
سلام
چطوری انجامش بدم؟
سلام
درستش کردم
ممنون از راهنماییت
خدا قسمت کنه از این گرفتگی ها را
ایشاا.. اولی باز بشه و دومی فراهم.
...
عجب حس خاصی داره وبلاگتون.
MESE MAH GEREFTEGI
mese TO gereftegi
be manam besar
فقط فرقش اینه که دوست داری گرفتگی هوا زودتر تموم بشه ولی گرفتگی تنگ آغوش تا آخر دنیا ادامه داشته باشه
کاش تمام دروغ ها اینقدر زیبا بود
مثل دوست داشتنی آزاد ,رها.بی تعلق.آره هوا دو نفره س شدیدا.
شهر امروز از دنده ي چپ پا شده
باز این چه ابر بود که ما را فرو گرفت
تنها نه من، گرفتگی عالم است این
یکدم نگاه کن که چه بر باد میدهی
چندین هزار امید بنی آدم است این
maybe unrelated but your note reminded me this poem
آره دیگه. این که آدم نیست. هدف هم فقط تمسخر پورنه. البته برای بعدی ها تصمیمات دیگه ای دارم
که در اون آغوش تنگ مرگ هم رواست...
لذت بخشه مگه نه؟
میتوانی این گرفتگی ر از هوا بگیری !
اومممممم خيلي هم شديد !
یک گرفتگی ای روی زمین هست,مثل گره ی دل های دور دور دور...
Post a Comment