1. هنوز هم توی کتم نمی رود. برای من که چهل شبِ سهرابْ به دوشِ رستم را با "بیت" های شاهنامه کردی تو یاد گرفته ام، شاهنامه، نوشداروی تلخ است. تو به من یاد دادی که تیشه کوهْ شکن فرهاد، تاب شکافتن قلب یک عاشق را ندارد. هه!! بیچاره مرضیه!! فقط "مَتَل"ِ "مَلِک محمد" را بلد بود که وقت هایی که تو سهم ما نبودی برایمان تعریف کند. آخرش هم نفهمیدم آن همه را از خودت می گفتی یا نه! تو که حتی با "قاچان" بازی کردن مان "بیت" می گفتی.
2. تو فرق می کردی. هر کدام از نوه هایت از راه دور می آمد، نگهش می داشتی و دورش می چرخیدی –کاری که مادرهامان هم نمی کردند-. می گفتی "شرط" کرده ای که "خِرّ" نوه هایت شوی. نه می دانستی درس چیست، نه دانشگاه، نه سربازی و نه کار! ولی همیشه می شنیدی و می دانستی. کم نبودند نوه هایی که گِرد تو "خِرّ" می خوردند تا شاید مزه کنند سنگینی پیکر مثل پَر شده ات را این روز آخری.
3. ... و طنز روز رفتنت سخت به دلم نشست. تازه می خواستم بیست و دو سال و دو ماه و دو روزه شدنم را با یک کیک شکلاتی جشن بگیرم. فقط مانده بودم کیکش را دو نفره بگیرم یا بیست و دو نفره. اما انگار تو نقشه بهتری داشتی. فکر کنم دو هزار و دویست و بیست و دو نفر را راحت جمع کردی. با رفتنت. جشن من بی تو عجب طعم گَسی داشت. طعم گریه، چایی، خرما و گلاب.
پ.ن.
1. جالب بود!! هیچ کس برای پست قبل کامنت نداد که "جای ما خالی"!!
43 comments:
سلام...اگه میخوای جدیدترین آهنگ ساسی مانکنو دانلود کنی یه سر بهم بزن...آهنگ فوق العاده زیبای عروسی"2"....منتظرتم
سلام عزيزم وبلاگت خيلي نازه مرسي من كه لذت بردم اگه دوست داري پيش منم بيا. آخه تو وبلاگم يه عالمه اس ام اس جديد دارم . ارسال اس ام اس هم روزي 3تا مجاني ميتوني به موبايل بفرستي. فقط يه خواهشي ازت داشتم اومدي وبلاگم رو تبليغش كليك كني ها باشه
مطلب قشنگیه.
اون جوری که تو گفتی جاش خیلی راحته.الان داره کیف می کنه.
فکر نمی کنم دروغ پناه خوبی باشه.
واقعیت بهترین پناهه حتی اگه عذاب آور باشه.
سلام
خدایش بیامرزد..
دومی حس بدی بم داد !
خر خوردن فک می کنم اصطلاح کرمانشاهیه !؟ هان ؟؟؟ توااااااام؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
سلام...
شبیه یک خاطره بود... اما نه تلخ حتی اگه شیرین نبود...
قشنگ بود...
همین.
حالا بیست و دو سال و دو ماه و دو روز است که از آخرین طنز تو میگذرد و آن دوهزار و دویست و بیست و دو نفر هنوز خاطرشان از رفتن تو خالی نشده است...
طعم گس تو هم عجب ماندنی است...مثل طنزهای شیرینت
باشد اگر رفته و
نیست که ببیند 22 سالگی ات را این طور به واژه درآورده ای،
هرچند شاید نمی دانسته که جشن تولد یعنی....
پ.ن: روحش شاد!(شاید!)
پ.ن2: مبارک است میلادت!
چقدر زیبا و غمگین
مثل همون ترازدی سهراب تراژدی سیاوش !
دو هزار و دویست آدمی که آمدند تا طعم تلخ قهوه رو با آرامشی شیرین عجین کنند
سلام
اتفاقا من دوبار اومدم کامنت بذارم کاش من جای تو بودم اما هر بار سیستم اذیت کرد
البته من یه معشوق بیشتر نداشتم
جاری باشید
چه خاطره ی تلخی ولی برای من تلخ تره چون نزدیکای ورودم اون رفت اون رفت تا من بیام
دروغگو جان نمی دانم برای این پست باید هم درد بود و یا شریک در شادی. . . اما به هر حال قلم را هم دلت بدان!
تولد و مرگ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
جای شما خالی ....!
سلام
"خر "خوردن یعنی چی؟؟؟
چه زیبا بودو به دل می نشست جشن بیست و دو سال و دو ماه و دو روز شدنت با دو هزار و دویست و بیست و دو نفر اگر او هم آنجا بود
تو کردی( به ضم کاف البته!) برار؟
خوبی؟
ما الان تبریک بگیم یا تسلیت؟؟
خدا بیامرزدشون...امیدوارم روحش قرین رحمت باشه....
تسلیت همراه با تاثرات قلبی...!
قلمت رو تحسین میکنم
خدایش بیامرزد سم
خدایش بیامرزد...
چه غمناک گفتی !
الان من چه کاره بیدم؟ در این مواقع منو باید هاید کنید. بی زحمت یکی !
فقط سکوت ...
باور کن متل ملک محمد از داستان مرغ تخم طلا(!)که مادربزرگمان برای ما تعریف می کرد جذاب تر هستش!
بقیه اش رو هم بعداً می گم...
كاش همه جوري باشن كه وقتي ميرن مردم ناراحت شن!!!!!
خدا بيامرزدش!!!
چه رمانتیک!
بهت نمی خوره اینقدر احساسی باشی!!!
...
نمیگم خدا بیامرزه چون حتما آمرزیده شده تا الان!!!
روز رفتن هم طنز داره؟
خدایش بیامرزد..
واز تو ممنون که به یادش بودی ... از او گفتی ...
چه خوب گفتی از او !
و چه خوب گفتی از رفتنش
و نبودنش
همیشه تو دلداری دادن و مرهم دل شدن ضعیف بودم...بات آی واز آلویز ا گود هاگر فور دوز هو وانتد تو کرای اوت الود!!فقط می تونم بگم می فهمم حستو!!جای خالی ای که دیگه هیچ وقت پر نمیشه و انقد که خاطده هاشون پر رنگه انگار هیچ وقتم خالی نمی مونه!!
امیدوارم غم آخرت باشه...گرچه که می دونم امید واهی ایه!!زندگی آدم با غم گره خورده!!ولی خوب اینم هست که آدم به امید زندس!!
امیدوارم 222 سال و 2 ماه و 2 روزگیت رو با یه کیک شکلاتی جشن بگیری...گرچه حتی اون موقع هم جاش خالیه ولی امیدوارم اون موقع از الان شادتر باشی!!
چقد حرف دارم واسه گفتن!!!!!
تسلیت میگویمم.....با یک دنیا سکوت
مدتیه که بهش فکر میکنم، به اینکه چه خوب بود نبودم، می رفتم...
بعد وقتی چند بار جلوی ماشین هایی که به سمتم نمی اومدن مقاومت نمیکردم... اونا راهشون رو کج میکردن... قدرت خدااااااا!!!
میبینی ...؟ من می خواستم ولی اون نه...
با خاطرات خوبش زندگی کن ....
در هر سوگواری به حال خودمون و دلتنگی های خودمونه که اشک میریزیم!
سلام دوست گرامی
به روزم با باد
و در انتظار
چه روز باشکوهی است پرواز
جشن آمدن و غم رفتن
تناقض عظیمی است اما آمدن و رفتن یکی است با دو دنیای متفاوت
اینجا راستگوترین خوش حافظه ی دنیا شدی
یاحق
این برای پست قبل است : " جای ما خالی "
کیک شکلاتی چی شد ؟
salam mitonam weblog u ro link bedam to weblogam
به جاش این پست همه از خجالتت در اومدن...!!!!
ای بی خبر بکوش که صاحب خبر شوی....
آپم با اشعاری در باب وزارت ؟؟؟......
هدف رضایت ما جلب شماست...
تسلیت می گم......
خوشا به حال سهراب های بی داستان
آنجا که پسر نه سر اتفاق که از روی عشق برای پدر میمیرد.
منو فراموش کردی ؟سم عزیز
عذابم می دهد.
چند شب است که دست از سرم بر نمی دارد.
همیشه خواب زیاد می دیده ام.
تازگی ها هر شب می بینم.
تا اینجایش مشکلی نیست.
ولی توی همه خواب های این شب هایم همیشه خانم مسنی هست که یا بیمار است یا تمام کرده.
هر شب!!
می فهمی چه می کشم؟؟
Post a Comment