دوست من یه چیزی : توی لینک ها یه اسمی هست به نام توکای مقدس.. فکر کنم اشتباه لینک کردی !! البته منظورم اشتباه تایپیه.. جای یه i با یه دونه n رو عوض کنی حلله.. فقط خواستم بدونی عیدت هم مبارک
همیشه معلم ها می گفتند نمی خواد 10 صفحه انشا بنویسی که معنی نداشته باشه ، یه خط هم بنویسی اما با معنی باشه من 20 میدم .. حالا این انشا از اون یه خطی هاست .
میدونی اینکاری که هر پستت به پست دوستان لینک میدی رو خیلی دوست دارم ! یعنی از هر پستی که خیلی خوشت میاد لینکش میکنی این باعث میشه آدم انگیزه پیدا کنه تا تو انتخابش بکنی ! به من انرژی میده وبلاگت خیلی!
ذره ذره که عشق بیشتر می شه ، تو اون آخرای آخرش که داره می رسه به ته خط ، لطف می کنه و ساندویج و صاحاب ساندویج و هفت جد پدری و مادری و وزارت بهداشت و NGO , ... رو کمپلت یک جا قورت می ده.
87 comments:
انگار عشق بهتر بود.
شوق
شوق
شوق
چه احترامی دارد همان نیمه ساندویچ...
خوش به حالش!
آخخخخخخخخخ،،آرهههههههههه،،آخر حس عشقه ها!!
تو فوق العاده ای
جالب بود..
از اون جالبا که من دوس دارم..
دوست من یه چیزی :
توی لینک ها یه اسمی هست به نام توکای مقدس..
فکر کنم اشتباه لینک کردی !! البته منظورم اشتباه تایپیه..
جای یه i با یه دونه n رو عوض کنی حلله..
فقط خواستم بدونی
عیدت هم مبارک
بدن به باکتریم احتیاج داره نه؟
نگران نباش، از عشق بیماری بدتری وجود نخواهد داشت
بهداشت :دی
هیچکدوم
من بهترم!
عشق. اگر ماجرا محدود به گاز زدن ساندویچ باشد!
وقتی در حد ساندویچ باشد به نظرم عشق ولی وقتی می رسد به "آدامس جویده ات را دوباره می جوم" بهداشت بهتره.
چطوری بی (با) معرفت؟؟؟؟
میایی با هم یه قهوه ی تلخ بخوریم؟
آپــــــــــم
عید شما مبارک باشه...امیدوارمکه همیشه شاد و سلامت و پیروز باشین
هردو....اگه عاقل باشی
چیزی موند تهش بده ما بوخوریم داداش!
حالا شما بگو : فقر بهتر است یا ثروت؟
نیمه دیگرش هم مال من با سس فراوان لطفا !! :دی
فکر می کردی پسرم ؟
همه تو این وبلاگ همین پیش بینی رو داشتن
+ پاسخ تر (!) :
پس لطفا نیمه ی خود را با من سهیم شو ! فقط با سس فراوان باشد لطفا !!
من ولی صعی می کنم از گرسنگی بیمرم ...
سعی =صعی
دروغگوی ِ عزیز(!) شما به یک مسابقه دعوت شدی.
تو دوست اونی بشو که آدامس من رو میجوه با شوق ...
خوب بید !
ساندویچ گاز زده خوب بید
ما مامان ها که ساندویچ گاز زده زیاد نصیب مون میشه!
چند دقیقه ای هست که دارم فکر میکنم بلکه منظورتو بفهمم...
ساندویچ...
گاز زدن...
مزرعه پرندگان...
نمیدونم ...شاید یه موضوع شخصی بوده...
آقای اخمالو...
حسودیم شد به اون صاحب ساندویچ!!!!
دلم ساندویچ خواست !
قالب نو مبارک!
× اگر اویی که من می خواستم بود. . . بله! با کمال میل گاز می زدم
گشنه اش بود
با کاغذ مربوطه میل کرد
ژانر اونایی که خیلی ریز بینن: اینجا تغییر کرده
سلام بر آشنای قدیمی؟ چطورین؟ اونطرفا؟! تعجب کردم از دیدارتون!!
بابا دم هر چی ساندویچ گاز زده ست گرم. اصلا چیزهای بهداشتی به دل آدم خوب نمی چسبه! قبول داری؟!
خوبه نصفه ساندویچش هست...
حسودیم شد.
قالب جدید مبارک!
من ِ گرسنه ی ِ ناشق، عشق کثیف رو ترجیح میدم
با دندان شوق؟
آقا اینجاس؟ همونجا که میگن ساندویچ میدن آره؟
یه گاز هم به ما بدین از نوعه رسیده اش!
من که همه شو خوردم!
ساندویچ؟ کـــــــــو؟!
هیچ کدام بهتر نیست,فقط خوب است!
همیشه معلم ها می گفتند نمی خواد 10 صفحه انشا بنویسی که معنی نداشته باشه ، یه خط هم بنویسی اما با معنی باشه من 20 میدم ..
حالا این انشا از اون یه خطی هاست .
آدمای خیلی زرنگ دیگرانو احمق فرض میکنند
برای همینم گاهی یک به ظاهر احمق که از اونا زرنگتره میتونه فریبشون بده
این برام اثبات شده
عشق بهتر است...
من میل ندارم همشو خودت بخور...
نیمه باقی مانده ساندویجم را گاز نزن با شوق! لطفاً
حنای شما دوست عزیز دیگر رنگی ندارد!
با تشکر!
انشا:
البته بهداشت ، بهداشت!
زندگی بدون عشق مثل ساندویچ بدون نوشابه اس!
نوش جانتان باد!
شما فرصت ها را از دست نمی دهید!
یه آپ یهویی گذاشتم
بیا
همکنون...
آقا اجازه!
چرا سوال های سخت رو از ما می پرسین؟
البته البته بهداشت!!!!!!!!
موضوع انشا:
عشق بهتر است یا غذا ؟!!
حالا خوبه ساندویچه اگه بستنی قیفی بود لیسش میزدی؟
عشق
با اینکه قبولش ندارم ولی به هر چی بهداشت ِ لعنتی ِ ترجیح میدم
اگه تُف ِ ش بــِـش بود چی ؟؟!؟!! باز می خوریش ؟؟؟؟!؟!؟!!؟!؟!!؟!!!!
هردو به یک اندازه تهوع آور می باشند
من بازم آپم !!!
هیچ کدوم
به هر حال سر کاریم
چه جالب با شوق
دوباره آپم دوباره !!!
همکنون...
میدونی اینکاری که هر پستت به پست دوستان لینک میدی رو خیلی دوست دارم !
یعنی از هر پستی که خیلی خوشت میاد لینکش میکنی
این باعث میشه آدم انگیزه پیدا کنه تا تو انتخابش بکنی !
به من انرژی میده وبلاگت خیلی!
مرسی
همکنون...
کسب جایزه...
http://abukoorosh.blogfa.com/
صبح سپید امروز در عرفان شعله فانوس تو آغاز شد. پرنده ای آواز آغاز بهار خواند و من از شعر حافظ دگرباره صبح را زنده شدم.
Morning started white, today in red gnostic of your lantern flame. A bird sung starting of spring and I was freshened from Hafez poem in the morning
فکر کنم عشق تمیز خوب باشه!
يك پايه براي ساندويچ خوردن!
ان هم از نوع كم اشتها!
عاليه!
چه جالب....چقدر فكر ما آدما ميتونه به هم نزديك باشه....
حالا كه فكرمون به هم نزديكه نميخواي بيايي با من يه قهوه بخوري و تعداد گلاي مانتومو بشماري؟
اگه کاکائو واسه قلبت مثل سم باشه خوردن شیر کاکائوی غلیظ داغ یه جورایی میشه خودکشی
باید درباره اش بیاندیشم!
ذره ذره که عشق بیشتر می شه ، تو اون آخرای آخرش که داره می رسه به ته خط ، لطف می کنه و ساندویج و صاحاب ساندویج و هفت جد پدری و مادری و وزارت بهداشت و NGO , ... رو کمپلت یک جا قورت می ده.
کارتونی جدید...
با موضوع : آزادی.....
http://abukoorosh.blogfa.com/
اگه فقط به ساندویچ ختم شه مورد نداره
آهان ! مشکل من دقیقا همین جاست ! خوشم اومد یکی بالاخره فهمید !
معشوق ما همیشه ساندویج هاشو تا ته می خوره !!!
تو که خوش حافظه بودی ؟
ما رو یادت رفت ؟
عشق ...
همین ...
حتی پر از تلخی ...
باز هم همین ...
ما هم این کار را خیلی دوست میداریم...با عشق
موقع خوندن اين جمله لبخندي رو لبم نشست كه متوجه گرفتگي صورتم تا چند لحظه قبل شدم! خيلي پاسخ قشنگي به اين سوال دادين
شدید الحن تحت تاصیر تیترش قرار گرفتم و لاغیر !!
این مزرعه پرندگان اسم اصلیش مرغان خارزار هستش که خواهشا اسمش رو نخورید !!!
- یکم از ته ساندویچ مونده، میخوای ؟
- بگیر اونور حال مارو بهم زدیD:
اینجا چقد عوض شده...
ما زیاران چشم یاری داشتیم....
کارتونی جدید....
http://abukoorosh.blogfa.com/
یه پستی زدم درمورد همکنون...
چه مثال به جایی واقعا! کاملا تفهیمه! :)
واقعا قبول كردي؟
چي شده كه نظرت برگشت؟
آپم....
ميدونم ميايي ميگي كار دارم بعدا ميام.....
چه با حال بود . اون مزرعه ی پرندگان برای خودت بود .
عالی بود .
فکر کنم از آخرین باری که آمدم آپ نکردی .
این کارا چیه هر کی سهم خودش
وای آقا جدا تبریک این قالبت خیلی خوشگله!
اصلا یه کلاس خاصی داره قالبت! خوشمان آمد شدیـــــــــد!
یه چیزی بگم بهم نمی گی ندید بدید؟ خیلی ذوق کردم لینکم رو این ور دیدم!
از نظرم عشق بهتره ولی خب می دونی یه کم هم باید به بهداشت احترام گذاشت دیگه. مثلا نصف ساندویچش رو از ته بخوره. داشت به سرش نزدیک می شد دیگه نخوره.
وقتی گرسنه باشی به هیچکدومش فکر نمی کنی!
سلام!
...
همین که مثل یکی از آشنایان از دهنش آدمسش رو نمیگیری و توی دهن خودت نمی ذاری خودش یه نعمته!!!
...
فعلا!
... و دیگر "تو"یی نیستی که ساندویجت بماند برایم نازنین
و من در حسرت می مانم
Post a Comment