اگر سیگار بودید دوست داشتید چه کسی شما را می کِشید؟
من خیلی داغ هستم. پس احتمالاً مارلبروی قرمز می شدم. انگشت های باریک دختر سبزه رویی رویِ گردنم قیچی می شد که احتمالاً خیلی توی جمع سیگار نمی کشید؛ مگر اینکه عصبی باشد. خودش فکر کند لب هایش خیلی پهن اند –واقعاً این طور نیست- و رژلبش را طوری بزند که کمتر نشانش دهد. کمرنگ بزند. طوری که داغیِ من بیشتر به چشم بیاید تا لب های او. وقتی هم چند روز پشت سر هم خانه می ماند خیلی آرایش نکند. توی این وقت ها عادت نداشته باشد پوست لبش را بکند – نمی دانید بوسیدن لب های دست انداز دار چقدر مشکل است-. من را خیلی روی صندلی های قائم و پشت میز کار نکِشد. بیشتر دوست دارم لم بدهد روی راحتی، پاهایش را دراز کند٬ می تواند روی میز کوچک وسط بگذاردشان. خیلی دوست نداشته باشد دودم را – که مثل روحِ من است- حلقه کند. مستقیم فوتم کند سمتِ بالا. آن هم در حالتی که فقط برای فوت کردنِ من سقف را نگاه کند. اگر روزی تبخال زد آن را با آتشِ من بسوزانَد. هیچ وقت هم نگذارد زیاد خاکستر به من بماند. همیشه، آن را با یک ضربۀ انگشت، خالی کند توی زیر سیگاری شیشه ای با عمق یک بند انگشت. من را توی همان پاکت خودم نگه دارد. مگر در حالتی که از عشقش یا از دوست پسر سابقش یک جعبه یادگاری گرفته باشد و به آن هم یک چیزی، مثلاً یک زنجیر طلاییِ یک اینچی، منگوله شده باشد. می دانید؟ از مستطیل های منظم بدم می آید. وقتی هم که کارش با من تمام شد، اول من را قائم فشار دهد تا خاموش شوم، بعدش بخواباندم وسط خاکسترها، کنار بقیۀ مارلبروهای قرمز.
+ دیوانه من را به یک بازی دعوت کرده.
117 comments:
یه مرد .... که غمگینه
احمدی نژاد . تا باعث مرگش بشوم ذره ذره
یه نفری...
دوست دارم که یک زن باشه اما نه زنی که شاد یا فاحشه ست یک زن عاشق و معنوی
دوست دارم یه مرد باشه اما یه مرد شیطونو خوشتیپ
من ؟
خیلی وقته راکدم ...
حس جاری شدن ندارم نمیدونم چم شده...
اشنو
بعضی چیزها با آتش هم نمی سوزند...
مرد باشه ترجیحا(مردها!!)
دوست دارم لذت کشیدنمو کسی ببلعه که قبلش یه کم عشق بلعیده باشه...
فکر میکنم جواب میدم!!!
و چه خوب کردی که منو به سیگار دعوت کردی
هنوز نمیدونم ددوس دارم کی دودم کنه
شاید همون آدم خاصی که هنوز پیداش نکردم و نمی دونم هنوز آدمای خاص چه شکلی ان!
خلاقانه بود. خوشم اومد...
ترجیحا عمو وسطیه منو بکشه...
با هیچیش نه! اما با سیگار کشیدنش حال می کنم، ناجور...
خیلی وقته دوس داشتم یه چیزی بخونم که نمیدونستم چیه. فک کنم دوس داشتم به نوشتهء اینجوری بخونم.
همای 50 تایی....یادش بخیر
همفری بوگات!عاشق ژستای سیگار کشیدنشم مخصوصن وقتی دودشو میده بیرون
دوست داشتم "کمل" بودم با طعم قهوه در دست یه دختر بچه دبیرستانی که پواشکی تو کوچه پس کوچه های خلوت شهر دودم بکنه لبهای جوون و پر طراوتش منو کاه دود بکنه اما باز هم از سنگینی دودم سر گیجه بگیره
این روزها اگه یه نخ سیگار بودم دلم میخواست
یه کسی که تو انقلاب و آزادی چشماش سوخته و داره اشک میریزه!
منو بکشه.
من دوست ندارم سیگار باشم!!!!!!آخه باعث مرگ تدریجی آدماست...بعدشم سعید از سیگار متنفره!!!!!! اونوقت از منم متنفر می شد!!اما نوشته ات خیلی خیلی یخیلی باحال بود!!!!لذتش را بریدم!
چون نجوم نمی دانستم، منجم نشدم
حالا که ستاره من دنباله دار نیست ،
بذار رو شب شدن روز شرط ببندم ،
حداقل این یک اتفاق دنباله داره!
سلام...
بازی جالبی بود...
من هم اگه سیگار بودم همین دختر یکی از گزینه هایی بود که دوست داشتم مرا بکشد!
از کجا میدونی؟
معشوقه ی نوشته ام را که ب آن اشاره کردی را گفتم...
........................................................................................................
تو طالب یک جذابیت ساده ی بیعی هستی بخش فانتزی فقط همان جعبه بود!
آها... من دوست دارم سیگار گاه یه گاه یک مرد باشم که مشکی و قد بلند است و متفکر و مرتب... با جدیتی شاداب
از همان وسترنی ها.. پشت میز های چوبی کافه قهوه می خورد... می رود...
راستش هر چی فکر می کنم انگار دوست ندارم کشیده بشم. پس نمی تونم سیگار بشم. راستش یه مزرعه بودن یا ریگ رودخونه بودن یا شاخک لونه ی یه پرنده بودن رو ترجیح می دم.
ببخش اگه کشیده شدن رو نمی خوام دوباره بازی کنم. دفعات قبلی که کشیدنم دردش تو تموم سلولای کوچولوم جیغ کشید. هنوزم بیرون نرفته. اجازه بده دیگه کشیده نشم.
سیگار بد است من دوست ندارم سیگار باشم چون سیگار مضر است
این جمله سازی های اول دبستان بودااا
تا حال به این فکر نکرده بودم که جای این یک مورد باشم میفکریم
خوش به حالتان گاو ما هنوز دارد دست و پا میزند
عجب فانتزی !
ترجیح میدادم کشیده نشم . یه سیگار خاص باشم برای قرار گرفتن در کلکسیون !
شاید دون کیشوت . در حالی که براش فرقی نمی کنه کیو داره می کشه !
اگه ته سیگار پر توقعی
خوبه نمیگی گردنت رو بکنه لای پاهاش
من اگه بودم له هت میکردم
به تو چي مي رسه ؟!
چه سیگار پرتوقع ای ..!!!!
همون که یکی پیدا بشه تورو بکشه ، باید کلی حال کنی .!
اندر احوالات نامبرده نظر افکندیم و این نتیجه حاصل شد که برگزاری مجدد امتحانات، انتخابات، انتصابات، اعدام و کودتا... (توپ تانک مسلسل) نیز، هیچ نتواند او را بر سر جایش بدوزد.
شیخنا ابولمعالی ولادیمیرا پوتین نعره ای سر داده اند و اینگونه برداشت شده که می بایست عکس او را منتشر کنیم تا مگر بانویی روسی از بالای شهر مسکو برایش دست و پا شود و ملت ایران و چین و روسیه از شر این خس و خاشاک رهایی یابند. اگر چنین شد ما نیز به شکرانه ی رفع این بلای خانمان سوز دوگانه ای بگزاریم.
سگار دوست نداشتم باشم به هیچ وجه!!!!
نه صبر کن سیگار روی لبایه یه پیرمرد خسته که تنها تفریحش سیگارشه!
من اصولا و عموما و عمیقا و دقیقا دوست ندارم سیگار باشم... چه رسد به اینکه بخواهم فکر کنم که چه کسی مرا بکشد...
...
آقا! اون حرف وسط هم "گ" است... سیگار 5 حرفه و حرف وسطش هم گ میشه دیگه! این که دیگه بحث نداره!
عنوان رو کردم طرح روی جلد ....
مرسی از دقتت دوست گلم
از اونجایی که سیگار دوست ندارم پس دوست داشتم که منفورترین آدم دنیا منو دود کنه!!
ما هر چه فكر كرديم تخيلمان ياري نكرد. ببخشيد
خیلی خیلی جالب بود پستت باید بگم با خوندنش حال کردم ......
من دوست دارم از این سیگارا باشم که یه نفر که کلکسیون جعبه سیگار جمع میکن منو بخره و بذار توی کلکسیونش و به هر کسی که دوست داره نشونم بده ....
کجا می خواهید بروید؟! سفر؟
من اگه سیگار بودم ترجیح می دادم دست مرد معتادی باشم که پول نداره موادش و بخره و تا وقتی تموم شم میمیره
هاها پست یاحالی بود. به خصوص عنوانش و موضوعش. من دوست داشتم اگه سیگار بودم "مثیو پری" و "ویله ولو" می کشیدنم. (الان من شدیدن احساس ضایع بودن ورم داشته و این همه ش تقصیر توئه با این عنوانات!!!!!)
من ونستون لایتی بودم که آل پاچینو منو می کشید ...
مسلما سیگار برگی نمیشدم که کاسترو بکشه .
مرسی از نظرت و خوشحالم از دیدنت .
مارلبرو
قرمز!
پایه بلند!
سه خط!
روی لب های محسن نامجو!!!!!!
همیشه ایستادن روی زمین لغزنده،توجه دشمن رو جلب میکنه!
کارمک مک کارتی
آپم
همکنون...
قبل به این موضوع مبسوط فکر کردم ... وقتی این شعر را خواندم :
مـردی که روبروی تو سیگــار می کشد
بر مــــرزهای خاطـــــره ديـوار می کشد
حتی شبـــانه عشـــق تو را لای زرورق
می پيــچد و به ســینه ی تبدار می کشد
با حرفهای خوشمـزه پک می زند تو را
در ریه های ملتـــهبش دار می کشــــــد
او رشد می کند و تو کم می شوی مدام
ته مانده ای سيــــــاه به دیوار می کشد
جــریان تمام می شود و دود می شوی
آن نخ تو بوده ای که به تکرار می کشد
دوست داشتم همیشه ته قوطی سیگارش بمونم !
هر موقع خواست منو بکشه یه نیگاه بهم بندازه دلش نیاد که این کارو بکنه ... دوباره برم سر جام
توی جیبش همیشه همراهش باشم
ما همان احمق را ترجیح می دهیم سمی تا اینکه 1800 تومن قیمتمون باشه و دود شیم و بعدش زیر پا له
اما این دلیل نمیشه که سیگارت نباشیم!
من ترجیح می دم سیگار رو بکُشم
آقا خیلی دوست ندارم کسی بکشدم ولی اگه مجبوری باشه دوست یه پیر مرد کت و شلواری بکشتم !!
تو یه سالینجرزده ی محضی...
یه زن!
با تو دارد گفت و گو شوريدهي مستي
-مستم و دانم كه هستم من-
اي همه هستي ز تو، آيا تو هم هستي؟
سلام
می رفتم تو دست اونایی که پشت دیوارها منتظرن و به عکس ها نگاه می کنن
...
حال میداد آخرشم زیره پاش له ت میکردااا
کارتونی جدید..با موضوع: آزادی...
http://abukoorosh.blogfa.com/
قدم گوساله نورسیده تان مبارک!
حال مامانش چه طوره؟
مرا خواباند درن خاکسترم
تا عطر حضورش همیشه هم اغوشم باشد
نیاز به کشیدن سیگار نیست خیلی چیزها هست که می کشیم
چقدر دوست دارم نگاه هایی را که به سوی ساده ترین وقایع، خاص ترین نظر را می افکنند...
ظریف و در عین حال قوی توصیف کردی...
سیگار فروش
خوب معلومه! چ سوالی میپرسی...
خودش دیگه!
دوست دارم یک زن مرا بکشد یک زن خانه دار و پخته . زنی که بیشتر از سنش میفهمد . زنی که استعداد هایش پایمال عادی بودن زندگی اطرافیانش شده دوست دارم او مرا بکشد . با پوست سفید و نازک و بلورین و ناخن های مانیکور .
دوست دارم یک مرد مرا بکشد . او. نه زیاد عصبی است نه زیاد آرام . البته بیشتر کم حرف است و زیاد خودش را بروز نمی دهد . دوست دارم وقتی مرا میکشد پایش را روی پایش نیندازد . چون من از این حرکت بدم می آید ( اگر یک مرد انجامش بدهد ) .
مارلون براندو
اگر اشکالی نداره لینک کنم؟
سلام مرسی از این که به بلاگم سر زدین.
در مورد سیگار سنس خاصی ندارم فقط ترجیح میدم طرف کثیف نباشه درست و حسابی سیگار بکشه بقیه اشم مهم نیس.
در مورد شمس از کجا می دونی شمس مطلق بود؟! تازه بالاتر از اوناش مث حلاج و حافظ هم - من فکر می کنم- مطلق نبودن...
خوشم اومد از موضوع
من ترجیه میدادم مارلبرو لایت باشم... یاد کسی نمیفتم اینجوری
فقط خودم و دفتر یادداشتم و کتابام و .... اینا یعنی مارلرو لایت
...اما به سختی!
اگر من سیگار بودم؟؟؟
میشود ساعت ها به سوژه ات پرداخت
درباره اش فکر میکنم...
نمیخواهم چرند بنویسم...
راستی مارلبروی سفید را جایگزین کن
برای ان دخترک برنزه!
سه خط،آن هم از نوع بی وای اش(by)
دوست داشتم سیگار دستِ ..... باشم!
ولی دوست نداشتم خاکسترم رو زود به زود بریزه. می خوام تا اون آخر آخر ساکت و بی حرکت بمونم تا ببینم چقدر تحمل خودمو دارم! ببینم خاکسترم چقدر تحملم می کن و نمی افته. نمی خوام هی پشت هم یکی بزنه تو سرم! هی بهم یادآوری کنه که باید بری پیش بقیه. بگه داری تموم می شی...
az inja khosham umad
man dus daram un cigari mibudam ke marlon brando keshidesho...
دوست دارم سيگار يه نويسنده باشم كه موقع كشيدن من ايده ي يه داستان جالب به ذهنش خطور كنه
وقتی قراره بسوزم و فقط از من دود بمونه و خاکستر فرقی نمیکنه کی منو بکشه !
فقط دلم میخواد اونی که منو میکشه از ته دل به من علاقه داشته باشه کاه دودم نکنه حیفم نکنه دودمو با لذت فرو بده تو ریه هاش !
یا دست کم با دودم حلقه درست کنه تا یه بچه بازیگوش با دیدنش غش غش بخنده !
دلم خیلی چیزای دیگه میخواد ولی نمیدونم چرا بغض کردم شاید حاصل این صدای زیبا و جادوئیه که دم به دم تکرار میشه نه عقابم نه کبوتر !
راستی میتونم تو رو به پیوندهام اضافه کنم ؟
منم آپم
همکنون...
منو..تو ب ِکِش!...بُکُش!
---
مگه فرقیم داره...فقط کشیده شم.. تموم شم...برم پی کارم!
یره ای آهنگه ر ِ بردار از رو وبلاگت! هرچی حس میگیریم با آهنگای خودمون میپره با این.
دختری مثل خودم ، که خیره به درخشش شهر توی شب، روی بالکن ایستاده، و به تمام معجزاتی که در زندگی از جلوی چشمانش گذشته می اندیشد.
جان من تو میدونی این خ.م یعنی چی؟!
دوست نازنین تحت وب من
برجسته ی لغوی
گرانقدر همراه
( بانضمام سایر هندوانه جات ..)
بسیار خرکیف می شویم وقتی که می آیید
شدیم ..
آمدیم ..
و ایضا
خواستم بگویم خدمت تان که سپاسگذارم
من پال مالم ... پال مال ِ نقره ای ...
دوس دارم یه دختری شبیه ِ خودم خاکسترم کنه و همون قدر که خودم از سیگار کشیدن لذت می برم اونم لذت ببره ...
این اولین باری بود که خودمو گذاشتم جای سیگارم !
اما... قبلا باهاش همدردی کرده بودم :
" گاهی وقتی به آخرین پک ِ سیگارم می رسم ... می گریم ! که چه زیبا به پایم سوخت و شریک ِ غم هایم شد ... و من ... چه بی رحمانه سوزاندمش :|
جای رژ لب روی فیلتر سیگار...
مارلبروی قرمززززز...
عاشقشم...
شرمنده نبودم یه هفته ای!
چه چیزا دوست داری. پوست لبشم سالم... من ترجیح میدم مارلبروی یونیک یا برگ باشم که با زیپوی بیتلز روشن بشم
جوابا خیلی بامزه بود....
من اگر سیگار بودم من رو چالز مانسون وقتی داشت شارون تیت را میکشد،میکشید.
چون من سرشار از افکار مخربم.!
سيگار نماد عاشق پاك باز بود اين جا؟! چه عاشقانه سوخت و تمام شد!
جالب بود.
يهو نظر كيش و پات رو ديدم دخترك كبريت فروش اومد به نظرم! حالا سيگارفروش شده يني؟! عجب لب هاي دست نخورده و بكري!!
سیگار برگی که چه گوارا می کشید!
من احتمالا سیگار برگ می شدم! یا حداقل کاپیتان بلک.
هیچ زن شهوت انگیزی هم که نمی آید برگ یا بلک بکشد!
سیگار شدن هم شانس می خواهد ...!!!
بنابراین یک خل وضعی مثل خودم من را می کشید دود می شدم می رفتم پی کارم!
به روزم........
فدریکو گارسیا لورکا...
یه سیگار باریک و بلند می بودم احتمالا...که زود تموم می شد...
آخرین سیگاری که لورکا کشید...
زندگی چشمه شادکامیست ،اما از آنجا که فرومایگان نیز آب مینوسند ،رودیست زهر آگین.
نیچه
من آپم
ه
م
ک
ن
و
ن
.
.
.
کسی که دوست داشتم مرا بدهند بکشد، مطمئن نیستم سیگاری باشد، حیف ...
من هم بیزارم از تکرار.اما این اتفاق ، از تکرار چیزی بزرگتر است. زمین تب دارد. باید برویم ، سم!
تو یه دروغگوی ماهر و یه بازیگر حرفه ای هستی...
معلومه.
این همه دست به دست چرخیده باز می گی ای کاش متحرک بود؟! (-:
من بر لبان شاملو می نشتم.../
مثل لري: تو تنه بختي سوتنه، مودنه ما چي لبودك
يني بخت و اقبال توتون اين است كه بسوزد، ولي بوسه ي لب تو نصيب چوب سيگار يا ني قليان مي شود!
فرض کن تو مریم باشی
ما در این زندگی سیگار هم نبودیم رفیق :)
من اگر سیگار بودم دلم می خواست یه پیرمرد خسته تو یه خانه سالمندان که نشسته روی صندلی ایوون و دستش رو تکیه داده به عصاش منو بکشه.از اون پیرمردایی که از اسب افتادن ولی از اصل نه.ترجیحا یه بازنشسته ارتش قدیم با ابهت
سوال قشنگی بود
منم دعوتت کرده بودم ولی حالا که بازی کردی پس می گیرم !
دود سیگار را بگیر به عرش رو...!!
مهم نیست! دود شدن مهمه!
اگه سیگار می شدم... خودم می کشیدم خودمو! شاید هیشکی از من انقدر که خودم از خودم لذت می برم نبره!!!!
بیا من بکشمت!
دوسـ ـت داشتم
عـ شـ ق مرا کشیده نکشیده ببلعد تا تمام شوم
- جایی میان تاریکی -
شاید که دوباره آغازیدن گیرد این زیستن خاکستری(!)
شاید...
اگه سیگار بودم دوست داشتم جانی دپ منو بکشه!
بیا پیشم
شاد زی...
بعد از گاو contra،مادر تامینا هم زایید!!!
بعضی اتفاق ها این روزها مهم ترند.
اگر من سیگار بودم هیج وقت روشن نمی شدم
سیگار آلبر کامو بودم یا براندو ...ترجیحا" همان کامو!
خیلی خیلی حال داد نوشته ات به حال و هوای افتضاحم.چسبید!
تنها مرگ است که دروغ نمیگوید...
صداق هدایت
ن آپم
همکنون...
نمی دونم چرا این تعریفات من را یاد دختر اول فیلم sin city انداخت. در واقع شباهتي بينشون نيست مخصوصا با وجود لبهاي قرمز اون كه اصلا رژش كمرنگ نيست. ولي خب چه كنم ياد اون افتادم.
حس خوبیه تو دستای کسی تموم بشی که دوستش داری...و تا ابد توی وجودش جا بمونی
دوس دارم
می لینکیم
سلام
من باز
اپم
همکنون...
همیشه موقع کشیدنِ سیگار ِ لعنتی،مارلبروی سبز را ترجیح می دهم به قرمز ِ آن...!!
مارلبروی سبزی که به دستِ پدرم کشیده می شد..!!!
بيا آپ كن خوش حافظه!
!oh
من ماندم و حسرت نشستن روی لب های تبخال زده!
حالم خوش نیست
مرا بِکِشد و بُکُشد و خلاصم کند
خدا یا هر کس دیگر!!
Post a Comment